مقایسه «شام ایرانی» بازیگران زن و بازیگران مرد
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۵۲۲۶۷۱
رئالیتی شو یکی از گونههای جذاب تولید برنامه تلویزیونی در سراسر دنیاست که در کشور ما بهخصوص در تلویزیون آن چنان که باید جدی گرفته نشده و بیشتر شاهد پخش نمونههای آن در شبکه نمایش خانگی هستیم.
برنامههایی مثل «شوخی با هنرمندان»، «رالی ایرانی» و... نمونههایی از این برنامهها بود که کمابیش در شبکه نمایش خانگی مورد اقبال قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ابوطالب کارگردان سری جدید این برنامه، چند رئالیتیشو را در کارنامه دارد و شاید بتوان او را فعالترین چهره این حوزه دانست. بعضیهایش خوب بوده و بعضیهایش بسیار ضعیف. ابوطالب معمولاً به ذات این برنامهها یعنی واقعی بودن همهچیز چندان پایبند نیست، به طوری که در هر برنامه یک نمایش را به کار اضافه میکند، نمایشی که یا شرکتکنندگان را غافلگیر میکند یا بیننده یا هر دو را با هم. سری جدید برنامه «شام ایرانی» در گروه مردان شاهد حضور پوریا پورسرخ، نیما شاهرخ شاهی، سامان گوران و یک بازیگر ترک به نام اِمره بود.
گروه بانوان هم که هنوز رقابتشان تمام نشده، بستر رقابت سیما تیرانداز، شبنم قلیخانی، مارال فرجاد و یک بازیگر از کشور آذربایجان است. خب از آن جایی که رقابت گروه بانوان این برنامه هنوز ادامه دارد، نمیتوان آن را بررسی کرد، هرچند که میشود حدس زد با ترکیب فعلی، شاهد یک برنامه یخزده و خطکشیشده باشیم که چندان برای مخاطب جذاب نیست. بهخصوص این که هنرمندانی در گروه بانوان حضور دارند که در بداههپردازی، شوخی، گپوگفت و حتی یک رقابت جدی با هم چندان تبحر ندارند و حتی پشتصحنه زندگیشان هم برای مخاطب جذاب نیست.
در مقابل گروه آقایان در عین حالی که حرف جدی نداشت اما بسیار سرگرمکننده از آب درآمده بود. پیش از اینها در مسابقهای که سال ۱۳۹۰ بین رامبد جوان، مهدی پاکدل، سام درخشانی و سروش صحت برگزار شد، شاهد صحبتهای جالبی در حوزه انسانشناسی، کتاب خوانی و... بودیم که در کنار جذابیتهای مربوط به سلبریتیها محتوا را تکمیل میکرد. اما گروه دور جدید فقط با شیطنتهای سامان گوران که در مواردی بسیار زیاد و گاهی حوصلهسربر هم بود، جلو میرفت. گوران با انرژی عجیبش موتور محرک این رقابت بود که مدام با امره تتکیل جروبحث میکرد. نکته جالب ،حضور بازیگر خوشتیپ ترک بود که به رغم تفاوت فرهنگی و زبانی در برابر شیطنتهای گوران کم نمیآورد. هرچند که پرواضح بود بخش زیادی از کلکل آنها، بخشی از نمایش کارگردان برای جذاب شدن برنامه است. مثل جایی که گوران و امره متحد میشوند برای شکست بقیه اما گوران به خود امره هم امتیاز کمی میدهد.
از جذابیتهای کاذب برنامه، تماشای زندگی لوکس بازیگران است. هرچند نیما شاهرخ شاهی ترجیح داد به جای منزل، در لوکیشن فیلم وحشتناکی که در حال تولید آن است، میزبان گروه باشد تا هم کار متفاوتی کرده باشد هم برای فیلمش تبلیغ کمی شده باشد. نقطه ضعف برنامه این بود که بهرغم حضور یک بازیگر ترک، تأکیدی روی ظرفیتهای میزبانی مردم ایران و سنتها و حتی غذاهایشان آن چنان که باید نبود یا میتوان گفت همهچیز فقط جنبه سرگرمی داشت. جالبتر این که غیر از بازیگر ترک، بقیه شرکتکنندگان هیچکدام شخصاً آشپزی هم نکردند و از یک آشپز حرفهای کمک گرفتند!
با این حال شام ایرانی را به رغم کاستیها میتوان یک برنامه سرگرمکننده دانست که همه خانواده امکان تماشایش را دارند. بهخصوص در این روزها که بهانه برای سرگرمی کم اما فرصت برای آن زیاد است.
منبع: پارسینه
کلیدواژه: پارسی خبر شام ایرانی بازیگر شبکه نمایش خانگی شام ایرانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۲۲۶۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه شهرت و پایانش رنگ کهنهگی نمیگیرد/ ترس و تردیدهای یک ستاره
به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت» به نویسندگی و کارگردانی بهرام افشاری و بازی افشاری و تینو صالحی تا ۲۱ اردیبهشت ماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. این اثر نمایشی که در دور جدید اجراهای خود با استقبال مخاطبان روبهرو شده قرار است به زودی در شهر اصفهان نیز اجرا داشته باشد. محدثه واعظی پور منتقد و فعال رسانه ای یادداشتی درباره این اثر نمایشی نوشته و به ویژگیهای نمایش افشاری که این روزها تبدیل به ستاره پولساز سینما نیز شده، پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
«عشق به بازیگری و دنیای سینما، دستمایه ساخت فیلمهای مختلف و طرح روایتهای متنوع بوده است، این عشق سودایی که بسیاری را درگیر و مهمتر از آن سرخورده کرده، موضوع اصلی نمایش «جوجه تیغی» به کارگردانی بهرام افشاری بازیگر تئاتر و سینما بود، نمایشی که بر اساس مونولوگ پیش میرفت و افشاری، راوی آن، زندگی شخصی و تجربههای خود را با قصه و خیال در هم آمیخته و داستان جوانی شهرستانی را روایت میکرد که عشق به بازیگری او را به تهران و پشت صحنه سینما آورده است. اواخر دهه ۹۰، وقتی «جوجه تیغی» روی صحنه رفت، افشاری بازیگر شناخته شده تئاتر بود، اما مثل امروز در سینما محبوب، مشهور و پولساز نبود. آنهایی که نمایشهای «دیابولیک: رومئو و ژولیت» (آتیلا پسیانی) یا «پاییز» (نادر برهانی مرند) و «دن کاملیو» (کوروش نریمانی) را دیدهاند، او را به خاطر میآورند. بازیگر همنسل نوید محمدزاده و هوتن شکیبا که حضورشان در تئاتر، مژده تولد نسلی تازه را میداد. بازیگرانی مستعد که تئاتر، خانه اصلیشان بود اما بالاخره کشف شدند و مقابل دوربین رفتند.
افشاری، به خاطر ویژگیهای ظاهریاش اغلب در نقشهای کمدی و فضاهای طنزآمیز روی صحنه میرفت، صدای خوب، قدرتش در بداههگویی و انعطاف بدنیاش کمک میکرد تا برای خنداندن تماشاگر، دست به هر ترفندی بزند و بازیگر شیرینِ روی صحنه باشد. اگر چه نقش جدیاش در «دیابولیک: رومئو و ژولیت» نشان داد میتواند سیمای جوان بذلهگو و طناز را تغییر دهد.
موفقیت «جوجه تیغی» بیش از قصه سادهاش، به روایت صمیمی و سرراست افشاری مربوط میشد. او که بر متن تسلط کامل داشت، با دستی باز، شوخی میکرد، از تماشاگر خنده میگرفت و در لحظاتی، احساسات او را درگیر میکرد. در فاصله اجرای «جوجه تیغی» تا «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» افشاری، در سینمای ایران چند فیلم کمدی پر سر و صدا و پرفروش بازی کرده است. او در «فسیل» (کریم امینی)، تنها یک کمدین پولساز نیست، بلکه سعی کرده به شخصیت اسی، جوان آس و پاس و سادهدل پایین شهری، شیرینی و ملاحت بدهد. از میان انبوه بازیگران کمدی چند سال اخیر، افشاری در «فسیل» طراوتی دارد که اگر خودش مدام آن را در سینمای تجاری خرج نکند، برای تماشاگر دوست داشتنی و تازه است.
طبیعی است که سینمای کمدی، انبوهی نقش مشابه اسی به او پیشنهاد کند، اما مقاومت در برابر دستمزدهای وسوسهکننده عمر بازیگری افشاری را تضمین میکند. نکتهای که به نظر میرسد، یکی از دغدغههای شکلگیری «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» است. در این نمایش، افشاری، مانند «جوجه تیغی» خودش را نقد کرده و در معرض داوری قرار میدهد. این رویکرد جسورانه، هوش بازیگری را نشان میدهد که فردای حرفهاش را در وضعیت سرخوشانه امروز، نمیبیند. او در این نمایش، نقش بازیگری را بازی میکند که دوره طلایی حرفهاش را پشت سرگذاشته و در مسیری که طی کرده، گرفتاریهای فراوانی داشته است. برای آنکه روایت ملالآور نشود، افشاری، بخشی از بار قصه را روی دوش همبازیاش تینو صالحی قرار داده است.
تعامل و بده بستانهای آنها خوب از کار درآمده و ایده ارجاع به گذشته و نمایش «جوجه تیغی» تمهید مناسبی برای رفت و برگشتهای قصه و انرژی گرفتن از آن نمایش است. «چه کسی ...» متلکهای سیاسی و تکهپراکنیهای اجتماعی بیشتری نسبت به «جوجه تیغی» دارد، اما همه جذابیت نمایش به خاطر ترسیم این بازجویی و نقد بازی قدرت نیست. «چه کسی ...» باز هم درباره بازیگری است، درباره سودایی که بر خلاف تصویر پرزرق و برق و باشکوهش، میتواند ویران کننده باشد و برای بهرامِ نمایش «چه کسی ...» این گونه بوده است. افشاری با پیش کشیدن پای شبکههای اجتماعی، نقض حریم خصوصی و مسایلی از این دست، جامعه را نقد و با بازیگرانی که سرنوشتشان، از این طریق، تغییر کرده همدلی میکند.
برای افشاری به شهادتِ «چه کسی ...»، دنیای بازیگری هنوز فریبنده و جذاب است. رویاهای او همچنان روی صحنه جان میگیرند و مهرش به مردم (مخاطبانش) را آنجا حس میکند. او در این نمایش، بیش از آنکه بخواهد نماد هنرمند یا بازیگر ممنوعالکار باشد (که هست)، شبیه خودش است، خودش را در مواجهه با ماموران نظارت کننده قرار داده و به جلسه بازجویی خودخواستهای تن داده تا به تماشاگر یادآوری کند، ترسها و تردیدهای یک ستاره، غیرقابل باور نیست.
«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» درباره زوال دوران ستارههاست، درباره ترس از مواجه شدن با جهانی که بازیگر، دیگر در آن شناخته شده و محبوب نیست. تصویری از مواجهه عقل و عشق و جهان پر اضطراب هنرمند، پس از افول جایگاهش. همان طور که «جوجه تیغی» میتواند بارها دیده شود و روایتی درباره امروز باشد، «چه کسی ...» هم این ویژگی را دارد، چرا که قصه شهرت و پایان آن رنگ تکرار و کهنهگی نمیگیرد.
کد خبر 6097465 آروین موذن زاده